محل تبلیغات شما



فرهنگ خاکسپاری در بسیاری از کشورهای جهان متفاوت است. علاوه بر این پیروان مذاهب مختلف آیین‌های خاکسپاری متفاوتی دارند. برخی اجساد مردگان خود را می‌سوزانند و سپس خاکستر آنها را پای درخت و یا در دریا می‌ریزند، گروهی آنها را با تابوت و برخی دیگر، اجساد مردگان را با پارچه‌ای سفید(کفن) دفن می‌کنند.

دفن در حالت جنینی: پیشینه ی کهن ترین گورهایی که تاکنون یافت شده است، به پنجاه هزار سال پیش از میلاد مسیح می رسد. در کهن ترین شکل تدفین، در عصر پیشاسنگی جنازه را مانند جنین در شکم مادر به پهلو در یک گور سنگی می خواباندند.

تدفین به شکل جنین از یک سو این توهم را ایجاد می کرد که جنازه به خواب فرورفته است و از سوی دیگر از امید به بیداری و تولدی دیگر پس از رستاخیز نشان داشت.

طناب پیچ کردن مردگان: اجداد ما در آن دوران بسیار دور جنازه ی مردگان را طناب پیچ می کردند. احتمالاً به این دلیل که می ترسیدند مردگان زنده شوند و سراغ زندگان بیایند.

دفن در قبر های عظیم: مراسم تدفین در فرهنگ های کهن که پیشینه شان به سه هزار و پانصد سال پیش از میلاد مسیح می رسد بسیار اهمیت داشت. گورهایی عظیم به طول دوازده متر که با تخته سنگ بنا می کردند از اهمیت تدفین در این فرهنگ ها نشان دارد.

قلب جدای از جسم: در قرون وسطی گمان می بردند که روح انسان در قلب او جای دارد. از این رو برخی پادشاهان و هنرمندان بزرگ وصیت می کردند که قلب شان را جداگانه دفن کنند. ریچارد شیردل، ناپلئون بناپارت، دانته و شوپن از مشاهیری اند که قلب آنان جداگانه دفن شده است.

میت در غار یا در کوه: در کنعان و در ایران، جنازه ی میت را در غار یا در دل کوه قرار می دادند. در نقش رستم، در سینه ی کوه مقبره های عظیمی از دوران هخامنشی و ساسانی به یادگار مانده است.

داریوش کبیر، اردشیر، داریوش دوم و خشایارشا را در دل کوه دفن کرده اند.

زرتشتیان از زمان ساسانیان هر جا که بودند دخمه هایی می ساختند و مرده را به آن جا می بردند و در هوای آزاد، کنار دیواری می نهادند تا مرغان شکاری و حیوانات درنده آن ها را بدرند و متلاشی کنند و وقتی که فقط استخوانی از مرده باقی می ماند، استخوان او را برمی داشتند و در محوطه ی کوچکی می گذاشتند و به آن ستودان می گفتند که به روایت استاد فقید، سعید نفیسی مخفف کلمه ی استخوان دان است.

استاد نفیسی در خاطرات دوران جوانی اش از برخی اعتقادات خاص زرتشتیان یاد می کند. اگر کلاغ یا لاشخور چشم راست مرده را درآورده بود، گمان می کردند مرده آمرزیده تر است. اگر دست راست زودتر از بدن جدا می شد، باز هم مرده آمرزیده تر بود. اگر مرده را کنار دیوار دخمه ای می ایستاندند و تعادل خود را از دست می داد و برای مثال به پشت می افتاد، آمرزیده تر بود تا این که به رو افتاده باشد.

اگر روی پای خود می افتاد یا به حال نشستن درمی آمد، گمان می کردند روح او معذب است. بدتر از همه مرده ای بود که سرش از تنش جدا می شد. بدیهی ست که حوالی این دخمه ها همیشه هزاران کلاغ و مرغان لاش خوار در پرواز بودند.

دفن در تنه درخت: در آمریکای شمالی، در فلوریدا قبیله ی سمیول از قبایل سرخپوست مردگانش را در تنه ی پوک درختان می گذاشت تا به تدریج تجزیه شود. برخی قبایل سرخپوست هنگام کوچ از جایی به جایی دیگر مردگان شان را روی زمین می گذاشتند و به کوچ خود ادامه می دادند.

تدفین در آب: در تبت، هرگاه ن باردار و جذامیان می مردند، جنازه ی آنان را به رود می سپردند. وایکینگ ها نعش مردگانشان را سوار قایق کوچکی می کردند و به آب می سپردند. در آلمان اخیراً تدفین در آب مرسوم شده است. در این نوع تدفین جنازه را ابتدا می سوزانند و سپس خاکستر آن را در ظرفی قرار می دهند که در آب حل می شود. ظرف را به آب می سپارند.

هندوها، ژرمن ها و سوزاندن مردگان: در هندوستان، سوزاندن مرده ها مرسوم ترین شکل تدفین است. هزار و پانصد سال پیش از میلاد مسیح ژرمن ها مرده را می سوزاندند و خاکستر آن را به همراه اشیای زینتی که از مرده به جای مانده بود، در یک ظرف گلی ساده جمع می کردند.

در میان هندوها رسم است که وقتی کسی می میرد، اگر دارای فرزند است، پسر ارشد می بایست آتش را بیفروزد. هندوها اعتقاد دارند که روح مرده با سوزندان جسم او آزاد می شود.

در غرب سوزاندن مرده مرسوم است. خاکستر مرده و برخی حیوانات خانگی را در ظرفی می نهند و این ظرف را به خاک می سپارند.

آمیختگی، تدفین با مذهب: مراسم تدفین از یک سویه ی تسلی دهنده برای بازماندگان برخوردار است. در زمان رومی ها وقتی مرده ای در آتش می سوخت، بازماندگان از دیدن دودی که از جنازه برمی خاست تصور می کردند که روح مرده همراه با آن دود به آسمان می رود و با این فکر خود را تسلی می دادند در حالی که بعدها با آمدن مسیحیت و اسلام سوزاندن مرده، نشانگر بی احترامی به جسم انسان بود.

بهتر بود که جسم انسان را در کفن بپیچانند یا در تابوت بگذارند و در قبر قرار دهند تا روز رستاخیز فرارسد و معاد اتفاق بیفتد. به همین جهت پس از فراگیر شدن مسیحیت در اروپا، سوزاندن جنازه ها که تا پیش از آن مرسوم بود ورافتاد و به همین شکل پس از غلبه ی مسلمانان بر ایرانیان نهادن جنازه ها در دخمه ها منسوخ شد.

تدفین در زمانه ی ما: مسلمانان و یهودیان با سوزاندن مرده مخالف اند. در اسلام و یهودیت می بایست مرده را حتماً در خاک دفن کرد. در یهودیت هر گور، تنها به یک جنازه اختصاص دارد.

اما در ایران با افزایش جمعیت، به تدریج از اوایل دهه ی پنجاه خورشیدی گورهای دو و سه طبقه به وجود آمد. پیش می آید که اعضای یک خانواده را در یک گور سه طبقه قرار دهند. سنگی به نام سنگ لحد هر یک از این طبقات را از هم جدا می کند و به هر مرده یک سنگ قبر مجزا تعلق می گیرد.

در اسلام و یهودیت، نبش قبر جایز نیست گورستان در این مفهوم یک خانه ی ابدی و از برخی لحاظ پندآموز است.

گورستان اهل تسنن، ساده است و پیش می آید که گورها بی نام و نشان باشند و تنها سنگی ساده بر آن بنهند. در مراکش سنگ قبر را به اندازه ی قامت مرده می تراشند و جز این هیچ نام و نشانی از مردگان باقی نمی گذارند.

اما در فرهنگ ایرانی و اسلامی، آرامگاه و سنگ قبر اهمیت دارد، چنان که بسیاری از آرامگاه ها از نظر معماری و بسیاری از سنگ قبرها از نظر خوشنویسی ، شاهکارهایی به شمار می آیند.

تدفین در زرتشت

زرتشتیان جسد رفتگان را ناپاک می دانند ، جسم وی را متعفن و گندیده می نامند و حتی تا گذشته ای نه چندان دور از دفن آن در زمین به شدت منزجربودند . مطابق سنت زرتشتی بدن مرده را بر فراز برجی که دخمه نام دارد و در محلی دور افتاده واقع است می گذارند تا طعمه ی پرندگان وحشی شود . نحوه ی انجام این آیین چنین است که مرده را تا سه روز و سه شب در اتاقی نگاه می دارند و سپس بدن را به دخمه انتقال می دهند . دخمه ساختمانی است که در بالای کوه می سازند ، رسم بر این است که بدن مرده را به درون دخمه می گذارند و پرندگان لاشخور در مدت کوتاهی تمام گوشتهای بدن مرده را ظرف یکی دو ساعت می خورند و استخوان را باقی می گذارند !!!

تدفین در هندو

طبق قوانین هندو هندوان باید مردگان خود را به آتش بسوزانند

قوانین، مقررات و عقاید هندوها بر اساس مقاصد چهار گانه ای بنا شده است که عبارتند از:

1. کامه: که همان کامرانی و طلب لذایذ جسمانی است.

2. ارتهه: که مراد از آن وظایف افراد نسبت به امور جهان می باشد.

3. دهرمه: به معنای شریعت و اخلاق و رفتار دینی.

4. مکشه: به معنای هدف غایی انسان و آن عبارت است از نجات روح و رسیدن آن به مرتبه کمال که از طریق نفی تمام بدبختی های زندگی می باشد. [آریا، غلامعلی، آشنایی با تاریخ ادیان، تهران، موءسسه فرهنگی و انتشاراتی پایا، چاپ سوم، 1379ش، ص 55.]

درهندوئیزم در راستای مقصد چهارم دو عقیده بنا شده به نامهای:

1. سمساره: که معنای آن انتقال ارواح یا تناسخ می باشد [جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1377ش، ص 155. [فلذا هندوها بر این اساس معتقد می باشند که ارواح انسانها بعد از مرگ در قالب بدنهای دیگر وارد این جهان می شوند و به زندگی مجدد می پردازند.

2. کرمه: که معنای آن کیفیت و چگونگی تولد ثانوی است ]جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1377ش، ص 155. [به عبارت دیگر بر اساس این عقیده هندوها طریقه و راه عمل به سمساره که در ادامه به آن اشاره می شود بیان می دارند. بنابر این با توجه به آنچه که بیان شد هدف غایی در دین هندو آزاد و رها شدن از محنت حیات است و بر این اساس پیروان این دین به دنبال این هستند که در تجسم و حلول بعدی، زندگی بهتری داشته باشند. [گواهی ، عبدالرحیم، جهان مذهبی، تهران، نشر فرهنگ، چاپ دوم، 1378ش، ص297.]

از این رو هندوئیزم برای چگونگی توالد ثانوی (کرمه) قانون سوزاندن مردگان را وضع کرده اند و از این رسم دو هدف را دنبال می کنند که عبارتند از:

1. عمل به کرمه: (چگونگی توالد ثانوی) یا به عبارت دیگر آنها بدین وسیله به روح در حال عزیمت این امکان را فراهم می کنند تا این جهان را ترک کند و منزلت نیاکان را به دست آورد و همانند شبح در این جهان باقی نماند و به سرنوشت بعدی خود رهسپار شود. ] سیمن و تیمن، آیین هندو، ترجمه علی موحدیان عطار. قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1382ش، ص 74. ]

2. رفع آلودگی: هندوها بر این عقیده اند که با مرگ فرد آلودگی گسترده ای آزاد می شود که تنها راه رفع این آلودگی سوزاندن جنازه مرده ها می باشد.

نتیجه آن که هندوها به دو دلیل مرده های خود را می سوزانند:

اول آنکه: این کار را (سوزاندن مرده) بهترین راه تسریع در رسیدن متوفی به زندگی بعدیش می دانند و دوم آنکه با این کار در صدد برطرف کردن آلودگی ایجاد شده می پردازند.

روش سوزاندن مردگان

هندو ها مرده را در حالی که پارچه روی ان کشیدند به سمت محل مخصوص سوزاندن مردگان می برند.

این همه چوب برای گرم شدن ابدی هستند . در هر محله مکانی مخصوص برای سوزاندن مردگان وجود دارد . روی خاک گودالی به عمق 20 سانتیمتر حفر کرده اند . به اندازه ای که یک نفر در آن دراز بکشد و هم سطح زمین شود . روی گودال با چوبهای آماده سوختن پوشیده می شود . 2 ساعت طول می کشد . نیمکتهایی برای همراهان مرده ها در نظر گرفته شده که 2 ساعت به انتظار بنشینند برای تماشا و گرفتن خاکستر .

انبرهایی که به دیوار آویزون شده اند برای این کار هستند . دندانها ، ناخنها و مقداری استخوان چیزهایی هستند که بعد از 2 ساعت باقی خواهند ماند برای سپرده شدن به گنگ مقدس

روش های دفن مرده در ادیان مختلف

تدفین در مسیحیت

مسیحیان اولیه نیز مانند یهودیان و رومی ها، مردگان خود را در دخمه های زیر زمینی دفن می کردند. در این دخمه ها یک کلیسای کوچک برای اجرای مراسم تدفین وجود داشت. مسیحیان شکنجه شده در این قبرهای تاریک زیر زمینی پنهان می شدند و حتی در آنجا زندگی می کردند. به دلیل آنکه تعداد زیادی از مقدسین در این محلها دفن شده بودند، بسیاری از آنها بعدا تبدیل به مرقد و زیارتگاه شدند.

علاقه مسیحیان به سوزاندن مردگان

بیشتر آلمانی‌ها مسیحی هستند. روش سنتی دفن مردگان در کشورهای مسیحی خاکسپاری با تابوت است، با این حال در دهه‌های اخیر اکثر شهروندان مسیحی در آلمان ترجیح می‌دهند که اجسادشان سوزانده شود. این در حالی است که در قرون وسطی، سوزاندن اجساد ممنوع بود و این کار گناه محسوب می‌شد. در اوایل قرن نوزدهم، اولین مُرده‌سوزخانه‌ها( جایی که مردگان را می‌سوزاندند) در اروپا شکل گرفت. مسئولان کلیساهای پروتستان و کاتولیک در ابتدا با انجمن‌هایی که شهروندان برای این امر راه‌اندازی کرده بودند، مقابله کردند. با این اوصاف، تورم و بحران اقتصادی در دهه ۲۰ میلادی، باعث شد که شهروندان آلمانی به سوزاندن مردگان علاقه بیشتری پیدا کنند، زیرا این گزینه، نسبت به سایر روش‌های دفن ارزان‌تر بود. پس از مدتی سرانجام مسئولان کلیسای پروتستان مجبور شدند که با سوزاندن مردگان کنار بیایند. مسئولان کلیسای کاتولیک نیز بالاخره در سال ۱۹۶۳، سوزاندن مردگان را پذیرفتند.

با این اوصاف، هنوز هم برای سوزاندن اجساد قوانین خاصی وجود دارد، به عنوان مثال،  تنها در صورتی گواهی سوزاندن افراد صادر می‌شود که هیچ شکی مبنی بر مرگ غیرطبیعی وجود نداشته باشد. همچنین، خاکستر جنازه را نمی‌توان به سادگی در حیاط خانه دفن کرد. خاکسترها باید در گلدانی ویژه، مهر و موم و در گورستان‌ها به خاک سپرده شوند. همچنین آلمانی‌ها گاهی جنازه مردگان یا خاکستر آنها را در کنار ریشه یک درخت یا در مناطقی مشخص از جنگل‌هایی به خاک می‌سپارند که به این کار اختصاص یافته‌اند.

تدفین در یهود

احکام میت در یهود

1. دست زدن به شخص محتضر قدغن است، اگر وی را لمس کند، بدان بماند که قتل نفس کرده است. وقتی محتضر جان تسلیم کرد، پر مرغی را جلوی بینی او می گیرند، اگر تکان نخورد حتماً فوت کرده است، موقع جان دادن او را تنها نگذارند؛ وقتی فوت کرد، همه آنهایی که نزد مرده حضور دارند باید لباس های خود را پاره کنند

2. غسل دادن میت: تمام بدن را تمیز بشویند با آب گرم، بعد 20 لیتر آب از سر او می ریزند تا تمام بدن او را فراگیرد.

3. اگر بچّه در هفته اول تولد بمیرد. او را در کنار قبر ختنه کرده و نامی برای او می نهند و بعد او را دفن می کنند. وقتی تابوت را به 30 قدمی قبر رساندند، باید هر چهار قدم به چهار قدم مکث کنند، وقتی وارد قبر کردند دعای مخصوص می خوانند.

( موشه بن حافام، /حزقیا زرگدمای/ آرامش روح و مراسم سوگواری، انتشارات بنی توراه، 1361 ش، ص 16 15.)

تدفین در بهائیت

وقتی فردی از افراد بهائی می میرد یا به اصطلاح بهائی صعود می کند، باید طبق دستورات بهاءالله شارع دیانت بهائی و هم چنین با تشریفات بهائی کفن و دفن شود:

1. باید میت را شست و حتی الامکان به او عطر زد تا معطر گردد.

2. پس از شستن باید او را در پنج قطعه پارچه پیچید.

3. باید در انگشت او، انگشتری که این آیه روی آن کنده شده قرار داد:

قد بدئت من الله و رجعت الیه منقطعا عما سواه و متمسکا باسمه الرحمن الرحیم

معنی این به فارسی: از خداوند به وجود آمدم و به سوی خداوند برمی گردم در حالی که از غیر او بریده و به اسم بخشنده مهربان او متمسکم

4. سپس باید او را در صندوقی گذاشت که از چوب سخت یا بلور و یا سنگ ساخته شده باشد.

5. پس از آن باید او را برابر قبله بهائیان قرار داد و سپس نماز مخصوص میت را برای او خواند

6. نماز میت تنها نمازی در دیانت بهائی است که به صورت جماعت برگزار می شود.

7. محل دفن میت نباید بیشتر از یک ساعت راه از محل فوت او باشد.

8. باید صندوق میت خاک قرار داد که پایش به طرف قبله باشد.

9. خواندن نماز میت و قرار دادن انگشتری برای کسانیکه سنشان از 15 سال تمام (سن بلوغ در دیانت بهائی) کم تر است، اامی نیست.

بها الله و عصر جدید، صفحه 162.

روش های دفن مرده در ادیان مختلف

تدفین در اسلام

در دین اسلام، مرده ها هم احترام دارند. نگاهی اجمالی به سرنوشت میت از زمان احتضار تا به خاک سپاری و اعمال شب وحشت و. همه و همه حکایت از احترام خاص اسلام به اموات است. در بین احکام دو نقطه اوج دیده می شود. اگر یک کار در بردارنده بالاترین مصلحت باشد تعبیر به واجب می شود و اگر در نقطه مقابل باشد و متضمن مفسده، تعبیر به حرام می شود. و اما حکم اسلام درباره اموات بدین صورت بیان شده است: غسل، کفن، نماز و دفن مسلمان اگر چه دوازده امامی نباشد بر هر مکفی واجب است و اگر بعضی انجام دهند، از دیگران ساقط می شود و چنانچه هیچ کس انجام ندهد، همه معصیت کرده اند. چهار کار لازم است. اول تنظیف و غسل میت است که نشان از توجه دقیق اسلام به پاکیزگی و طهارت است. ویژگی آب هم بیان شده که باید پاک و غیر غصبی باشد سه بار شستن، نوعی احترام است به کسی که اولاً خداوند او را بالاترین

مخلوق نامیده است. دوم اینکه اگر وی رکنی از خانواده بوده، بازماندگان او را با کمال محبت شستشو دهند. او گرچه از دنیا رفته ولی عُلقه خویشی و محبت همچنان باقی است. پس از آن حنوط است. حنوط یا خوشبو کردن قسمت هایی که به هنگام سجده روی زمین قرار می گرفته، نیز واجب است. که این هم حکایت از خوش سلیقگی اسلام است. یعنی مردن شخص به معنای تمام شدن پرونده و مختومه بودن آن نیست. پس از غسل نوبت پوشاندن میت است که در سه تکه پارچه پاک و حلال واجب است وی را بپوشانند. پوشش از نیازهای فطری بشر است و این به لحاظ حفظ حرمت انسان ها است. که بدن او عریان و بی لباس نماند حتی در صورتی که جان و روح ندارد. سپس بر پیکر پاک مرحوم، نماز خوانده می شود. نمازی با پنج تکبیر که نشان از پنج وعده نمازهای یومیه دارد. که تشییع کنندگان همراه با ولی میت به جای آورده و جنازه را به سوی خوابگاه ابدی مشایعت می کنند.

مومیایی کردن

اجساد را برای حفظ در برابر پوسیدگی مومیایی می‌کنند و در فرهنگ‌های مختلفی نیز وجود دارد. معروف‌ترین انوع مومیایی اجساد فرعون هایی است که در مصر یافت شده، اما امروزه هم در کشوری مانند امریکا اجساد را با موادی که از نفوذ میکروب‌ها جلوگیری می‌کند، می‌پوشانند و پس از قرار دادن در تابوت آن را دفن می‌کنند.

 

 

 

 

 

 


متاهل شادتر است یا مجرد؟

پاول دولان، یک استاد و صاحب نظر علوم رفتاری در دانشگاه اقتصاد لندن، بیان کرد که بر اساس تازه‌ترین شواهد علمی، معیار‌های سنتی مورد استفاده برای ارزیابی موفقیت، بخصوص معیار‌هایی مانند تأهل و پرورش فرزند، ارتباط مستقیمی با شادی افراد ندارند.

دولان در قسمتی از صحبتش بیان کرد: "افراد متاهل شادتر از سایر زیرگروه‌های جمعیت هستند، اما فقط هنگامی که همسرشان هم در حین مصاحبه و پرسش پیرامون میزان شادی شان، در اتاق باشد. در غیاب همسرانشان، آن‌ها به اندوه خود اذعان می‌کنند.

مرد‌ها از ازدواج سود می‌برند، چون با این کار آرامش پیدا می‌کنند. شما با ازدواج ریسک‌های کمتری می‌کنید، درآمدتان بیشتر می‌شود، و عمر بیشتری می‌کنید. اما او، همسر شما، صرفا باید تحمل کند، و عمر کمتری را نسبت به حالتی داشته باشد که ازدواج نکرده بود. سالم‌ترین و شادترین زیرگروه جمعیتی، نی هستند که هیچ وقت ازدواج نکرده اند یا صاحب فرزند نشده اند.

دولان در آخرین کتاب خود، به یافته‌های یک مطالعه ملی استناد کرد که در آن، سطح لذت و غم در میان چند زیرگروه از ن، شامل متاهل، مجرد، مطلقه، جداشده و بیوه مقایسه شده بود. این مطالعه نشان داد که شادی گزارش شده توسط ن متأهل بالاتر از ن مجرد بود، اما این گزارش تنها زمانی اتفاق می‌افتاد که همسران این ن در اتاق حضور داشتند. هنگامی که با ن متاهل در غیاب همسرانشان مصاحبه می شد، آن‌ها میزان بالاتری از غم و اندوه را نسبت به ن مجرد گزارش می‌کردند.

در گروه دیگری از مطالعات، برخی مزایای مادی و همچنین میزان سلامت افراد، در ن و مردان مجرد، با ن و مردان متاهل مورد مقایسه قرار گرفته است، که بر اساس نتایج آنها، درآمد بالاتر و حمایت اجتماعی قوی‌تر در افراد متاهل منجر به مراجعهٔ آسان‌تر آن‌ها به سرویس‌های سلامت می‌شود.

اما دولان بیان کرد که این موضوع صرفا در ارتباط با مردان صحیح است و غالبا سلامت ن متأثر از وضعیت تأهل آن‌ها نیست، و حتی، ن متاهل در سنین میانسالی در معرض خطر بالاتری نسبت به ن مجرد، برای ابتلا به مشکلات جسمانی و روانی قرار دارند.

دولان معتقد است که علیرغم مزایای سبک زندگی مجرد و بدون فرزند برای ن، باور‌های موجود مبنی بر اینکه ازدواج و داشتن فرزند نشانه‌های موفقیت هستند، باعث قرار گرفتن برچسبی روی ن مجرد می‌شود که مانع از شاد بودن آن‌ها می‌گردد.

متاهل شادتر است یا مجرد؟

او در قسمتی از کتاب خود بیان می‌کند: بسیاری از اوقات در برخورد با یک زن مجرد در انتهای دوران جوانی اش، با افسوس بیان می‌کنیم که ای کاش زودتر همسر مناسبش را پیدا کند و این احتمال را در نظر نمی‌گیریم که ممکن است او وارد زندگی مشترکی شود که شادی و سلامتش را کم کند و باعث زودتر اتفاق افتادن مرگش شود.

تفاوت خوشبختی در مجردی با زندگی متاهلی

باید در زمینه شاد بودن در زندگی متاهلی نکاتی را مورد نظر داشت که با وجود سختی هایی عواقب و نتایجی عالی به دنبال خواهد داشت که برخی از آنها همایت کردن و همایت شدن از طرف زوجین است چرا که افراد با همایت همسرشان با اعتماد به نفس بالاتری به کار خود ادامه می دهند.

مساله دیگر احترام متقابل است که از بسیاری اختلافات جلوگیری می کند. 

بهتر است بدانید " عشق زیبا ترین چیزی است که عاشق برای معشوق خود آرزو می کند " پس اگر بهترین ها را برای همسرتان آرزو کنید بهشتی برای خود و خانوده تان خواهید داشت.

رفتار و اخلاق سلامت:

متاهل ها شیوه سالم تری را برای زندگی بر می گزینند و روابط و کارهای کم خطرتری انجام می دهند مثلا کمتر در گیر مواد مخدر و الکل می شوند ، با دقت تر رانندگی می کنند ، بی بند و باری کمتری دارند و در کل سالم تر زندگی می کنند.

سیستم حمایتی:

متاهل ها نسبت به افراد مجرد از حمایت بیشتری برخوردارند و دارای یک سیستم حمایتی هستند مخصوصا مردان متاهل بیشتر حمایت می شوند . افراد مجرد معمولا تنها هستند و به همین سبب بیشتر دچار بیماری های اضطرابی و افسردگی می شوند و مشکلات جسمی آنها به همین علت ها بیشتر از افراد متاهل است.

الگوی بهتر:

بیشترافراد متاهل از هسر خود الگو برداری می کنند و همسر بیشترین تاثیر را در زندگی آنها دارد . همسران دربیشتر مواقع سعی می کنند الگوی رفتاری مناسبی برای یکدیگر باشند و رژیم غذایی مناسبی برای همسر خود تدارک ببینند و توصیه های پزشکی را به آنها بگویند.

همچنین اگر همسرشان بیماری خاصی دارد یا برای مدت کوتاهی بیمار شده است مراقب قرص خوردن ها و سایر تجویزهای دارویی آنها هستند.

درکل وضع متاهل ها بهتر است

چاقی های شدید، افسردگی، فشارخون بالا و سکته های مغزی بسیار بیشتر در نی که زندگی مشترک خوبی ندارند و ازدواج ناموفقی داشته اند ، دیده می شوند. مردانی که متاهل هستند و زندگیشان موفق نیست و دائما با همسر خود در گیرند بیشتر به سمت مواد مخدر و روان گردان ها می روند و افسردگی در آنان بیشتر مشاهده می شود.

اما به طور کلی در زندگی های مشترک طولانی مدت (بالای 10سال) سطح رضایت از زندگی به طور معمول بیشتر از افراد مجرد است و افراد متاهل کمتر دچار بیماری های روحی و جسمی می شوند و زندگی سالمتر و بهتری نسبت به افراد مجرد دارند.

افراد متاهل بدین دلیل که نیمه گمشده خود را یافته اند عمر طولانی تری نسبت به افراد مجرد دارند . افراد متاهل به طور معمول هدفمندتر و منظم تر از افراد مجرد هستند و به خاطر همسر و فرزندانشان نیز که شده به سلامت خود اهمیت می دهند و بیشتر از خودشان مراقبت می کنند، این افراد شادتر زندگی می کنند و دیرتر از افراد مجرد به بیماری قلبی دچار می شوند.

متاهل شادتر است یا مجرد؟

مهم خوشبختی است

درست است متاهل بودن فواید بیشماری در سلامت جسم و روح دارد اما مهم ترین نکته احساس خوشبختی در ازدواج است . افراد متاهلی که زندگی شادی دارند و در زندگی خود احساس خوشبختی می کنند، عمر طولانی تری نسبت به افراد مجرد دارند.

 

 

 


مدیریت زمان مجموعه ای از مهارت هاست که شما را در استفاده از زمان کمک می کند. احتمالا روشن ترین دلیل عدم استفاده از مدیرت زمان این است که مردم نمی دانند زمان چیست، دلیل دوم سستی و تنبلی است، بعضی ها فاقد هدف و انگیزه هستند.
این مقاله با ارائه نکات و همچنین چند تکنیک در غالب مدیرت زمان به شما کمک می کند تا بتوانید درجهت تبدیل شدن به یک مدیر موفق گام بردارید. استفاده از زمان ضرورتی اجتناب ناپذیر برای موفقیت است.

توانایی نه گفتن

توجه داشته باشید هرگاه زمان کافی برای انجام کاری را داشتید، آن را قبول کنید، چرا که ممکن است نتوانید آن کار را به موقع انجام دهید. توانایی نه گفتن که خیلی از ما از ان عاجز هستیم بزرگترین زمان ما می باشد. بارها براتون پیش اومده که کارای خیلی مهمی داشتید و وقتی یکی دیگه ازتون کاری رو میخواد که انجام بدین به دلیل اینکه نمیتونید نه بگید، مجبور میشید اینکارو انجام بدین و چه بسا که اون کار خیلی وقت گیر باشه و شما از تمامی کاراتون میمونید و در آخر با خودتون میگید که ای کاش این کار رو قبول نمیکردم.

نه گفتن به نظر خیلی مشکل میاد ولی وقتی که توانایی گفتن آن را داشته باشید در پایین چند تکنیک ساده رو برای شما میارم تا بتونید به راحتی به درخواستهای رد شدنی نه بگید

 

  • چند تکنیک برای نه گفتن

 

اول از همه قبل از اینکه بخواین درخواستی رو قبول یا رد کنید زمانی رو واسه بررسی پیشنهادی که به شما میشه اختصاص بدید. نگاهی به تقویم کاری خودتون بندازید و بررسی کنید و مطمئن شوید که این تصمیم چقدر برای شما سود و ضرر دارد. میتونید بررسی کنید آیا میتونید درقبال کاری که قرار است انجام بدید میتونید از طرف مقابلتون بخواین که اونم برای شما کاری رو انجام بده و آیا اون شخص برای شما وقت خواهد گذاشت یا خیر.

دوم اینکه شما هر تصمیمی که قرار است بگیرید به این موضوع توجه کنید که شما نمیتونید دل همه رو بدست بیارید و همه رو از خودتون راضی نگه دارید. همه ما رونالدو بازیکن رئال مادرید رو میشناسیم. داشتم مقاله ای در مورد این بازیکن میخوندم که رونالدو از این موضوع شاکی بود که بسیاری از طرفداران مادرید مدام از وی انتقاد میکنند. رونالدو در این سالهایی که برای رئال بازی کرده تمامی رکوردها رو شکسته و تمامی افتخارات رو برای مادرید بدست آورده ولی حتی این بازیکن نیز نتونسته همه رو از خودش راضی نگه داره . پس شما هم زیاد نگران این موضوع نباشید.

  • موثرترین نوع نه گفتن

اگر نمیتوانستید درخواست طرف مقابل را قبول کنید با ایجاد حس مثبت در فرد درخواست وی را رد کنید. به طرف مقابل خود این اطمینان رو بدهید که میخواهید کار وی را انجام دهید ولی به دلایلی که دارید نمیتونید اینکارو قبول کنید. و مطمئن شوید که فرد از شما رضایت کافی دارد. شما حتی میتونید برای اینکار گزینه های جایگزین رو پیشنهاد کنید، اگر واقعا قصد کمک به طرف مقابل رو دارید پیشنهادی به او دهید که وی را خوشحال کند.

مثلا به شما میگه که بیا امشب بریم شام ولی شما فردا امتحان دارید و اگه به این فرد جواب منفی بدید از شما ناراحت میشه . شمابه این فرد یادآوری کنید که خیلی علاقه دارید که باهم شام بخورید ولی فردا امتحان دارید و به جای آن فرداشب برای شام خواهید رفت.

روی یک کار متمرکز شوید
یک مکان مناسب برای انجام کار مورد نظرتان انتخاب کرده و تمامی مواردی که باعث حواسپرتی شما می شود را از خود دور سازید. این تکنیک که در بخش پومودورو توضیح داده میشود. بیشتر به این ضرب المثل اشاره میکنه که چندتا هندوانه رو با یک دست نمیتوان گرفت. خیلی از ما وقتی درگیر کاری میشویم دوست داریم کارهای دیگر رو هم کنار آن انجام بدیم و تمرکز خودمون رو روی کارهای مختلف میذاریم و در آخر هیچیک از کارها رو نمیتونیم به درستی انجام بدیم.

یادم میاد که قرار بود بسته های پستی رو واسه مشتریان ارسال کنیم و چون دیدیم کارا داره به کندی پیش میره به هرکسی چندتا وظیفه دادیم، و چند نفر کار مشابه رو انجام میدادن ولی از اونجاکه تمرکزشون رو از دست داده بودن در آخر یا چندتا بسته ارسال نشد، یا چندبار ارسال شد و در انتها مجبور شدیم دوباره برگردیم و لیست رو مرور کنیم ، به افراد زنگ بزنیم و خیلی زمان خودمون رو از دست دادیم

برای اینکه بدونیم چگونه زمان را مدیریت کنیم باید خوب فکر کنیم و نقاط مثبت و منفی کارمون رو به درستی بسنجیم با اینکار در جهت بدست آوردن مهارت مدیریت زمان قدم برداشته ایم.

کار خود را به تاخیر نیاندازید

کلا برای ما به یک عادت تبدیل شده که کارامون رو به تاخیر بندازیم. یکم به خودتون نگاه کنید. میخواین ورزش رو شروع کنید میگید از شنبه میرم، میخواین برید کلاس زبان میگید بذار سر ماه بشه ، میخواین برید تفریح میگید حالا بذار هفته بعد. مدام و مدام کارهامون رو به تاخیر میندازیم. اگر به موقع کاری را شروع کنید قادر خواهید بود آن را تا پایان مدیریت کنید. به خاطر داشته باشید انجام هیچ کاری مشکل نیست، اگر و تنها اگر مصمم به انجام آن باشید.

از اینجا شروع کنید. هروقت تصمیم گرفتید کاری رو انجام بدید همون موقع برای اون کار رفتار کنید. یه رفتار کوچیک هم کافیه. چون وقتی شخص تصمیم میگیره کاری رو انجام بده تو همون لحظه انرژی و انگیزه بالایی واسه انجام دادنش داره و اگه اونو به تاخیر بندازه کلا فراموشش میکنه و این تنبلی مانع از انجام دادنش میشه .

برای هر کار زمان مشخصی در نظر بگیرید

مهمترین بخش تکنیک پومودورو برای مدیریت زمان همین بخشه که ما برای هرکاری باید زمانی مشخص در نظر بگیریم و سعی کنیم کار مدنظر رو تو همون زمان مشخص شده انجام بدیم. وقتی برای کارهامون محدودیت زمانی ایجاد میکنیم متعهد میشم که حتما اون رو در زمان تعیین شده به پایان برسونیم و همین امر باعث میشه ما زمان خودمون رو از دست ندیم.

محدودیت زمانی باعث تمرکز بیشتر شما در انجام کارها خواهد شد. اگر نتوانستید کاری را در زمان مشخص انجام دهید بازگردید و با دقت و تمرکز بیشتر سعی کنید آنرا به پایان برسانید.

استراحت ما بین کارها

 

هنگامی که کارها را به دنبال هم انجام می دهید نمی توانید درک درستی از آنچه که انجام می دهید داشته باشید. در حین انجام کارهایتان سعی کنید زمانی را برای آرامش و استراحت درنظر بگیرید تا مغزتان بتواند نفسی تازه کند.بدن انسان همچون یک ماشین میمونه که وقتی زیاد کار میکنه نیاز به استراحت و خنک شدن دارید.

اگه شمابخواین از بدنتون زیاد کار بکشید به اصطلاح آب روغن غاطی میکنه و دیگه انگیزه لازم و انرژی لازم برای انجام ادامه کارها رو نخواهید داشت. باید بین کارهاتون حتما زمانی رو برای تفریح و استراحت اختصاص بدید. خودتون رو از اون فضای کاری دور کنید و ذهنتون رو از اون فضای کاری کلا خارج کنید به موضوعات کاری فکر نکنید. این کار باعث ریکاوری ذهن شما خواهد شد و باعث میشه کار بعدی رو با همان انگیزه و انرژی اولیه انجام بدین.

گروه بندی وظایف
فرض کنید وظایف مختلفی به شما محول شده است. بجای آنکه به صورت حدسی آنها را دسته بندی کنید، کارهایی را که شبیه به هم هستند را کنار هم بگذارید. کارهای گوناگون فضای فکری مختلفی را می طلبد. این کار باعث می شود ذهن شما روی کار مشخصی درگیر باشد و خط فکری شما حفظ می شود.

اگه میخوایم مدیریت زمان داشته باشیم باید و کاری رو فراموش نکنیم و یا بتونیم به درستی همه کارهامون رو انجام بدیم بهتره که کارهای مشابه رو کنار هم دسته بندی کنیم. این باعث میشه که کارها رو به دنبال هم انجام دهیم. با این روش ما میفهمیم که این گروه از کارها رو انجام داده ایم و تمام شده و حالا باید سراغ دسته دیگری بریم و همچنین از طرفی میتونیم دقیقا بدونیم که چه کارهایی انجام شده و چه کارهایی انجام نشده است.

نظم و ترتیب

داشتن نظم و ترتیب موجب صرفه جویی در وقت و هزینه می شود. یک سیستم بایگانی برای پرونده ها فراهم کنید و مطمئن باشید همه چیز درجایی ذخیره خواهد شد.

کامپیوتر خونتون رو در نظر بگیرید، شما مطالب زیادی رو فقط داخلش کپی میکنید و حجم زیادی از اطلاعات رو وارد اون میکنید. حال بعد گذشت یه مدت شما میخواین این مطالب رو پیدا کنید. مطمئنا اینجا فراموش کردید که چه مطلبی رو کجا ریختید و الان به مشکل خوردید و نمیتونید اون مطلب رو پیدا کنید و همین امر باعث میشه زمان زیادی رو از دست بدید و به دنبال مطلبتون سرچ کنید. بعد از گذشت چند ساعت یا اصلا مطلب رو پیدا نمیکنید و یا وقتی بهش میرسید اینقدر خسته شدید که دیگه میلی به اون ندارید. دقیقا کارهای ماهم مثل همین میمونه.

اگه شما بخواین به صورت قدیمی و همونطور به طور نامنظم کارهاتون رو انجام بدین مدام باید زمانتون رو بذارید تا به یاد بیارین که چه کارهایی رو انجام دادید و چه کارهایی هنوز مونده و وقتی آخر شب که میخواین به رختخواب برید تا آسوده بخوابید استرس تموم وجودتونو میگیره و با کف دست به پیشونیتون میکوبید و میگید ااااا دیدی یادم رفت اینکارو انجام بدم

سه تکنیک مدیریت زمان
۱. تکنیک GTD

شاید بتوان گفت GTD مشهورترین تکنیک مدیریت زمان در دنیا باشد.

ایده اصلی این تکنیک آن است که شخص ابتدا باید کارها را از ذهن خود خارج کند و روی کاغذ بیاورد با این کار ذهن تنها روی کارهای نوشته شده تمرکز خواهد کرد و از یادآوری اینکه چه کاری باید انجام دهد رها می شود.

۲. تکنیک Pomodoro

این تکنیک یک روش ایتالیایی است که یاد گرفتن آن چندان زمان زیادی نمی بره.

در این روش شما با استفاده از یک تایمر انجام کارها را به محدوده های 25 دقیقه ای تقسیم کرده و بین هر 25 دقیقه 3 تا 5 دقیقه زمان استراحت قرار دارد و سپس کار بعدی شروع می شود. این کار تا سه بار انجام میشه و سپس 15 دقیقه استراحت میکنیم.

۳. تکنیک تمرکز فرانکلین کاوی

مبنای این روش اولویت بندی کارها می باشد.

کارها را براساس سرعت انجام در یک ماتریس طبقه بندی می کنیم.

با مشخص کردن کارهای کم اهمیت تر بیشتر بر روی کار هایی تمرکز کنیم که ارزش بالاتری دارد.

دلایل اهمیت برنامه ریزی در مدیریت زمان عبارت است از:

  • محدودیت زمان

هر روز ۲۴ ساعت است و اگر در این زمان تنها به نیمی از کارهایتان می رسید و قادر به اجام امور محوله نیستید باید زمان را مدیریت کنید.

  • تلاش کمتر نتیجه بهتر

کسانی که مدیریت زمان را یاد می گیرند تمرکز بیشتری دارند و کارایی بهتری نشان می دهند. در این صورت با کمترین تلاش بیشترین نتیجه را به دست می آورند.

  • افزایش قدرت تصمیم گیری

تکنیک زمان بندی و برنامه ریزی لیست کارها، یک مزیت مهم دارد و ان اینکه می دانید درجه اهمیت کدام کار بیشتر است. در این صورت در فشردگی زمانی قدرت تصمیم گیری بهتری خواهید داشت و امور مهم تر را به سادگی شناسایی می کنید.

  • موفقیت شغلی

مدیریت زمان کلید موفقیت شغلی است. تصمیمات صحیح تر، افزایش کارایی، کنترل و زمان بندی همگی فرصت های بیشتری را در اختیارتان قرار می دهد.

  • کاهش استرس

اهمیت برنامه ریزی در مدیریت زمان : وقتی کنترل زمان را نداشته باشید همیشه برای پایان کارها عجله دارید. عجله استرس را افزایش می دهد.

  • زمان آزاد بیشتر

مسئولیت های شغلی، خانوادگی و …. همه اوقات را پر کرده اند و زمانی برای استراحت و تفریح ندارید ولی با برنامه ریزی و مدیریت زمان می توانید وقت آزاد بیشتری داشته باشید.

اهمیت برنامه ریزی در مدیریت زمان : زنده کردن وقت مرده

با برنامه ریزی صحیح می توان اهداف را در حداقل زمان و با مینیموم عوامل به دست اورد در چنین حالتی امکان ذخیره سازی وقت هم وجود دارد. تصمیم گیری در مورد تقدم کارهایی که پیش رو دارید یک مدیریت حساب شده را طلب می کند. محدود کردن برخی کارها و تخصیص وقت به کارهای مهم تر، این یک راز بزرگ است که اهمیت برنامه ریزی در مدیرت زمان را نشان می دهد.

 آیا می خواهید زمان بیشتری را برای رسیدگی به امور مهم تر داشته باشید؟ وقت های مرده را زنده کنید! گاهی بدون اینکه بخواهید ناچار به صرف زمان در امور کم اهمیت و یا بی ربط با هدف هستید. برای مثال به سادگی با گوش دادن به پادکست های صوتی می توانید زمانی را که در صف مترو، اتوبوس و … را با کیفیت بالاتری پر کنید. گاهی برنامه ریزی های شخصی با برنامه ریزی های دوستان و همکاران تداخل پیدا می کند. مهم درجه اهمیت کارهایی است که می خواهید انجام دهید. به سادگی با گفتن کلمه” نه” خود را از درخواست های بی مورد دوستان رها کنید.  با توجه به اهمیت برنامه ریزی در مدیریت زمان لازم است تا این کارها را تمرین کنید و شاهد افزایش زمان مفید در زندگی روزانه باشید:

  • وقت خواب را تنظیم کنید
  • به وضعیت سلامت و تغذیه خود رسیدگی کنید
  • کارهای مهم را هم زمان انجام ندهید
  • وقت تفریح و استراحت را کنترل کنید
  • کارهای غیر مهم را به زمان دیگری موکول کنید

طبق تحقیقات انجام شده نداشتن برنامه ریزی به طور متوسط بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ دقیقه از وقت روزانه را تلف می کند. اهمیت برنامه ریزی در مدیریت زمان با مفهوم استفاده حداکثری از منابع موجود در کوتاه ترین زمان ارتباط مستقیم دارد.

چرا دچار کمبود زمان می‌شویم؟

همه ما به یک علت واحد دچار کمبود زمان نمی‌شویم.

پیش از اینکه به فکر مدیریت زمان و حل کردن مشکل کمبود زمان خود باشیم، باید تشخیص دهیم که چرا دچار کمبود زمان شده‌ایم.

در ادامه برخی از رایج‌ترین علت های کمبود زمان را با هم مرور می‌کنیم.

رویاهای بزرگ و هدف گذاری غیرواقعی

برخی از ما به دلیل رویاهای بزرگی که در سر داریم، احساس می‌کنیم به کمبود زمان گرفتار شده‌ایم

وقتی که تصمیم می‌گیریم به یک انسان بزرگ تبدیل شویم. وقتی به غول‌های صنعت و اقتصاد ایران و جهان فکر می کنیم. وقتی می‌خواهیم تاثیری ماندگار از خودمان در حوزه علم و دانش و فرهنگ و هنر به جا بگذاریم. یکی از اولین چیزهایی که به خاطر می‌آوریم محدودیت زمان است. خصوصاً اگر به سن خودمان فکر کنیم و احساس کنیم، تا این نقطه که هم اکنون آمده‌ایم، به اندازه‌ی کافی از عمر و وقت خودمان استفاده نکرده ایم.

ضعف در مهارت تصمیم گیری و اولویت بندی

کمبود زمان ممکن است به دلیل مشکل در اولویت بندی کارها و فعالیت‌ها باشد.

گاهی اوقات، ممکن است احساس کنیم که حجم فعالیت‌ها زیاد است  و نمی‌دانیم که بهتر است کدام را به نفع کدام کنار بگذاریم. یا کدام را در اولویت قرار دهیم. من می‌خواهم درس بخوانم و بهترین معدل را در پایان دوره کارشناسی بگیرم. دغدغه‌ی کنکور ارشد را هم دارم و می‌بینم فرصت کافی برای آن ندارم. شنیده‌ام که پس از دوران دانشجویی فرصت مطالعه خیلی کمتر است و دلم می‌خواهد از همین دوران برای یادگیری و توسعه دانش خودم هم استفاده کنم. از طرفی برای تامین هزینه‌ی تحصیل و همینطور کسب تجربه، کار هم می‌کنم یا می‌خواهم بکنم. احساس می‌کنم همه اینها هم در یک اولویت هستند و مهم هستند یا اگر اولویت‌های آنها با هم فرق دارد، دانش یا شجاعت این اولویت بندی را ندارم. امیدوارم از طریق مدیریت زمان، فضایی ایجاد کنم که به همه‌ی خواسته‌های خودم برسم.

شبیه همین ماجرا هم برای مدیری پیش می‌آید که هم می‌خواهد جلسات برون‌سازمانی را با دقت و کیفیت خوب برگزار کند. هم اصرار دارد که بازدیدهای منظم و دوره‌ای در داخل شرکت داشته باشد. هم علاقمند است برای همسر و فرزندانش وقت بگذارد و از سوی دیگر، از دانش و تکنولوژی روز هم عقب نماند.

اولویت‌بندی، مهارتی ضروری اما بسیار دشوار و چالش برانگیز است که در بسیاری از مواقع، ما را ترغیب می‌کند که با استفاده از مدیریت زمان و مهارت‌های مشابه، ظرفیت و توانمندی خود را افزایش داده و صورت مسئله را پاک کنیم. به عبارتی، بسیاری از ما فوبیای تصمیم گیری داریم و از کنار گذاشتن گزینه‌ها می‌ترسیم. درست مانند کسی که می‌خواهد با صد هزار تومان بودجه، یکی از دو اسباب بازی شصت هزار تومانی و پنجاه هزار تومانی را انتخاب کند و چنان در انتخاب دچار تردید می‌شود که تصمیم می‌گیرد ده هزار تومان قرض بگیرد و هر دو گزینه را انتخاب کند!

کمال طلبی

کمال طلبی نیز می‌تواند یکی دیگر از دلایلی باشد که ما را نهایتاً به سمت مدیریت زمان سوق داده است.

کمال طلب‌ها یا Perfectionist ها، کسانی هستند که برای هیچ کاری،‌ استاندارد ۹۰ یا ۹۵ از صد را نمی‌پذیرند. آنها استاندارد ۱۰۰ از ۱۰۰ را می‌خواهند. به همین دلیل هر کاری توسط آنها، بیش از زمان معمول طول می‌کشد. نامه‌ای که می‌تواند در پنج دقیقه نوشته شود، پنج بار مرور و ویرایش می‌شود و پس از سی دقیقه، با نیتی ارسال می‌شود.

اگر ماشین خود را به کارواش ببرند، دو برابر کارگری که ماشین را شسته، وقت می‌گذارند و دور ماشین می‌گردند تا از نبودن لکه در اطراف ماشین مطمئن شوند.

یک مهمانی کوچک یا سمینار مختصر داخل سازمان، به اندازه‌ی یک عروسی از آنها وقت می‌گیرد و باید تمام جزییات بررسی شود و به دقت مورد توجه قرار گیرد.

طبیعی است که در این شرایط، ممکن است من و شما احساس کنیم که مشکل اصلی ما در مدیریت زمان است و اگر در مهارت مدیریت زمان توانمند شویم می‌توانیم بدون کمبود وقت، کارها را با همان سطحی از استاندارد که مد نظرمان است انجام دهیم.

ضعف در مهارت حل مسئله

حل موردی مشکلات و نداشتن نگاه فرایندی، می‌تواند دلیل دیگر کمبود زمان باشد.

گاهی اوقات، مسیر کار در تیم ما یا در سازمان ما نادرست است. به جای اینکه مسیر کار را درست کنیم، به صورت موردی مشکلات را حل می‌کنیم.

بستری که در سازمان ایجاد کرده‌ایم،‌ بستری برای فساد اقتصادی است. یا اینکه فرایندها و نظام پاداش و پرداخت، به شکلی است که کارمندان تشویق می‌شوند از زیر کار فرار کنند.

به جای اینکه یک بار ببینیم ریشه مسئله چیست، هر روز وقت ما صرف جستجوی کارمند خاطی و مجازات کردن او می‌شود.

دوستان و همراهانی انتخاب کرده‌ایم که هر لحظه بودن کنار آنها، ما را به اتلاف وقت و فراموش کردن اولویت‌ها سوق می‌دهد. اما به جای اینکه این مسئله را حل کنیم، سعی می‌کنیم با ابزارها و تکنیک های مختلف، از وقت جزیی باقیمانده استفاده بهتری بکنیم.

شاید هم مشکل اصلی ما انگیزه نداشتن است.

وقتی برای کاری که انجام می‌دهیم انگیزه نداریم، آن را کندتر از همیشه انجام می‌دهیم. خیلی وقت‌ها هم، ترجیح می‌دهیم آن کار را در آخرین مهلت مقرر انجام دهیم. در چنین شرایطی، گاهی اوقات مسئله‌ی ریشه‌ای کمبود انگیزه، دیده نمی‌شود و عارضه‌ی سطحی آن، یعنی کمبود وقت، مورد توجه و نظر ما قرار می‌گیرد.

احساس می‌کنیم با بهبود مهارت مدیریت زمان، می‌توانیم انواع مشکلاتی را که در کار و زندگی روزمره خود با آن مواجه هستیم، مدیریت کرده و کاهش دهیم.

 

 

 


حاملگی دوران خاص، پر از هیجان و البته برای برخی از ن مملو از استرس است و در این میان همکاری متقابل مرد و زن می تواند به شیرین سپری شدن و از آن مهم تر شیرین تمام شدن این دوران کمک کند. مردان لنگرگاه یک کشتی هستند که باید به همسر خود اطمینان و امنیت ببخشند. آنها باید به همسری که تمام توجهش به خود و جنین دورن رحمش جلب شده کمک کنند تا ارتباطش را با دنیای اطراف حفظ کند.احترام گذاشتن، صبر کردن و حضور همیشگی بهترین کاری است که هر مردی طی دوران بارداری می تواند
پیری با مغز چه می‌کند؟ دانشمندان کانادایی با اشاره به مسیر جدیدی در مراقبت‌های شناختی مرتبط با پیری، توانسته‌اند شواهد بیشتری مبنی بر عملکرد متفاوت مغزهای پیر نسبت به مغزهای جوان در اجرای تکالیف مشابه حافظه پیدا کنند. محققان دانشگاه تورنتو و موسسه تحقیقاتی روتمان دریافتند که نوجوانان و کهنسالان در زمان انجام آزمایشات حافظه، الگوهای امواج مغزی بسیار متفاوتی را نشان می‌دادند. مغز انسان با گذشت زمان تغییر می‌کند، اما درک کامل اینکه چگونه در سنین بالا می‌توان
انتشار برنامه در گوگل پلی یکی از مهم ترین اموری است که هر برنامه نویس بعد از طراحی و ساخت اپلیکیشن باید به آن بپردازند. اگر می خواهید برنامه ی شما جذابیت و محبوبیت خاص خودش را پیدا کند باید برنامه ی خود را در بزرگ ترین پلی استور جهانی به اشتراک بگذارید. این موضوع برای اپلیکیشن هایی که در سطح جهانی ساخته شده اند اهمیت بیشتری دارد چون بهترین روش برای نشان داده شدن برنامه به دنیا می باشد. روش های انتشار برنامه در گوگل پلی چیست؟ راه های انتشار برنامه در گوگل
بعد از ورود به دوره حاملگی بحث بارداری پسر و یا دختر با بروز علائم و نشانه هایی ثابت شده در مادر آغاز می شود ، تغییراتی در جسم و روحیات زن حامله که خبر از پسر یا دختر بودن جنین می دهد.به عنوان یک مادر بادرار،هیجان انگیز است که بدانید نوزاد درون شکم شما یک دختر کوچولوی زیباست یا یک پسر کوچولوی بامزه ، این یک سوال است که احتمالا با آن آشنا هستید. عقل سلیم میگوید که با داشتن درکی از احساسات خود، برای پسر دارشدن تنها یک داستان قدیمی و افسانه است.
جایی خوانده بودم که خواندن نوشته روی قبرها باعث فراموشی و آایمر می شود. می خواستم دقیق روایت را بدانم؛ ضمن این که منظور از نوشته روی قبرها چیست؟ آیا اسم و فامیل و شعرهای نوشته شده روی قبر مقصود است؟ و علت این که می گویند نخوانید چیست؟ روایاتی وجود دارد که خواندن نوشته های روی قبرها را موجب فراموشی و یا کُندذهنی اعلام می کنند.این روایات از جهت سندی ضعیف هستند. با فرض پذیرش و قطع نظر از ضعف سندی؛ شاید توصیه به نخواندن سنگ نبشته ها بدان دلیل باشد که انسان
برای هزاران سال، میوه خرما غذای اصلی کشورهای خاورمیانه و هندوستان بوده است ؛ کشت خرما در روزهای مدرن امروزه که در غرب پاکستان انجام می شود، به 7000 سال قبل از میلاد برمی گردد. خواص خرما برای همگان آشکار است. مصرف خرما در نهایت به جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا و اسپانیا گسترش یافت سپس آنها به غرب معرفی شدند. با توجه به سوابق فسیلی، تاریخ خرما تا 50 میلیون سال پیش برمی گردد این در مورد تاریخ است. خلاصه اما آیا می دانید انواع مختلفی از خرما وجود دارد و این
آیا بارها در طول روز و در هنگام کار احساس گرسنگی می‌کنید؟ طبیعی است. شما در حال کارکردن هستید و خسته می‌شوید. برای تأمین انرژی، لازم است در طول مدتی که در محل کار هستید، به بدن‌تان انرژی برسانید. خوردن میان وعده‌ها در طول روز، درصورتی‌که انتخاب‌هایی سالم و مقوی در اختیار داشته باشید، اصلا ایرادی ندارد. میان وعده‌های سالم با حجم و مقدار مناسب برای شما مفید هم هستند. در این مقاله از میان وعده‌های سالم و خوشمزه‌ای گفته‌ایم که در محل کار می‌توانید نوش جان
تمرکز بستگی به توانایی تمرکز دارد. توسعه تمرکز کار آسانی نیست، زیرا به تعدادی از عوامل شامل محیط بیرونی و طرز فکر خودتان بستگی دارد. تمرکز اساساً تربیت ذهنی شما برای بهبود تمرکز است با این حال, ذهن تمایل دارد در برابر تلاش های شما در برابر آزادی خود مقاومت کند. با چند دقیقه تمرین برای بهبود تمرکز که در این بخش خواهیم گفت قادر خواهید بود که ذهن تان را منظم کنید و در نتیجه تمرکز خود را افزایش دهید.قبل از انجام این تمرین ها, اول از همه باید جایی پیدا کنید که
گوگل ادوردز چه مزایای دارد؟ تا بحال هنگام جستجوی عبارتی در گوگل به نتایجی که با علامت AD دیده می شوند دقت کرده اید؟ میدانید که این علامت چرا برای دیگر وب سایت ها مشاهده نمی شود؟ یا چرا وب سایت هایی که دارای علامت AD هستند معمولا در ابتدای صفحه نتایج گوگل ظاهر می شوند؟ این وب سایت از سیستم تبلیغاتی گوگل استفاده نموده اند تا بتوانند میزان فروش و اراده خدمات خود را افزایش دهند. با همراه باشید تا شما را با این سیستم تبلیغاتی به عبارت دیگر گوگل ادوردز آشنا کنیم

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دعا و سركتاب اسلامي قرآني 1211 علوی